۲۹۲ بار خوانده شده

خیز و نقاب بر گشا پردگیان ساز را

خیز و نقاب بر گشا پردگیان ساز را
نغمهٔ تازه یاد ده مرغ نوا طراز را

جاده ز خون رهروان تختهٔ لاله در بهار
ناز که راه میزند قافله نیاز را

دیدهٔ خوابناک او گر به چمن گشوده ئی
رخصت یک نظر بده نرگس نیم باز را

حرف نگفتهٔ شما بر لب کودکان رسید
از من بی زبان بگو خلوتیان راز را

سجدهٔ تو بر آورد از دل کافران خروش
ایکه دراز تر کنی پیش کسان نماز را

گرچه متاع عشق را عقل بهای کم نهد
من ندهم به تخت جم آه جگر گداز را

برهمنی به غزنوی گفت کرامتم نگر
تو که صنم شکسته ئی بنده شدی ایاز را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:به این بهانه درین بزم محرمی جویم
گوهر بعدی:به ملازمان سلطان خبری دهم ز رازی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.