۸۶۱ بار خوانده شده

سوسن وحشی

دوش تا آتش می از دل پیمانه دمید
نیمشب صبح جهانتاب ز میخانه دمید

روشنی بخش حریق مه و خورشید نبود
آتشی بود که از باده مستانه دمید

چه غم ار شمع فرومرد که از پرتو عشق
نور مهتاب ز خاکستر پروانه دمید

عقل کوته نظر آهنگ نظر بازی کرد
تا پریزاد من امشب ز پریخانه دمید

جلوه ها کردم و نشناخت مرا اهل دلی
منم آن سوسن وحشی که به ویرانه دمید

آتش انگیز بود باده نوشین گویی
نفس گرم رهی از دل پیمانه دمید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:ستاره بازیگر
گوهر بعدی:آغوش صحرا
نظرها و حاشیه ها
خسرو
۱۳۹۹/۳/۵ ۱۲:۱۲

سلام. دوستان کیف میکنم عشق میورزم هر زمان که نامی از شعرای هنرمند کشورمان میشنوم واقعا روحشان مست یادشان راهرلحظه گرامی میداریم