۳۹۸ بار خوانده شده

صفای شبنم

او را برنگ و بوی نگویم نظیر نیست
گلبن نظیر اوست ولی دلپذیر نیست

ما را نسیم کوی تو از خاک بر گرفت
خاشاک را به غیر صبا دستگیر نیست

گلبانگ نی اگر چه بود دلنشین ولی
آتش اثر چو ناله مرغ اسیر نیست

غافل مشو ز عمر که ساکن نمی شود
سیل عنان گسسته اقامت پذیر نیست

روی نکو به طینت ساقی نمی رسد
گل را صفای شبنم روشن ضمیر نیست

با عمر ساختیم ز دل مردگی رهی
ماتم رسیده را ز تحمل گزیر نیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:فریاد بی‌اثر
گوهر بعدی:بار گران
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.