۲۹۵ بار خوانده شده

بخش ۱۲ - قطعه

بجز از آتش دراز زبان
بجز از خامه زبان کوتاه

کس نیارست کرد در عالم
دو زبانی و سرکشی با شاه

لاجرم خاکسار و سرگردان
آن به تون رفت و این به آب سیاه

در آن اندیشه مه بگداخت تن را
که بندد بر سمندش خویشتن را

خیالی چند کج باشد کزین عار
توان بستن بر اسب او به مسمار

عقابش را چو شد زاغ کمان جفت
به وصف الحال نیز این شعر می‌گفت:
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۱ - قطعه
گوهر بعدی:بخش ۱۳ - قطعه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.