۲۸۹ بار خوانده شده

قطعه شمارهٔ ۱۱۸

پناه زمره اسلام تاج دولت و دین
زهی خرد ز وجود تو کسب کرده کمال

ز طبیب خلق تو باشد دماغ عقل سلیم
ز حسن رای تو یابد عروس ملک جمال

خدایگانا دانی که بنده سلمان را
جناب توست درین مملکت ماب و مال

سه هفته شد که ز سرما و برف در تبریز
به جز تردد خاطر تردد است محال

هزار بار به عزم درت کمر بستم
ولیکنم یخ و سرما نمی‌دهند مجال

بدانچه تا نکنی حمل بر کسالت من
ضرورت است مرا بر تو عرض صورت حال

همیشه تا بود اقبال و مملکت بادا
در تو قبله ملک و مقبل اقبال
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قطعه شمارهٔ ۱۱۷
گوهر بعدی:قطعه شمارهٔ ۱۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.