۳۲۸ بار خوانده شده

قطعه شمارهٔ ۱۱۳

ای جهانبخشی که روز و شب چو نور آفتاب
فیض احسان تو فایض بر سماوات است و ارض

سرمه از خاک رهت کردن فلک را فرض عین
می‌کشد در دیده خود می‌کند بر عین فرض

عرض حالم راست طولی می‌کنم زان احتراز
مختصر کاری است کارم چیست چندین طول و عرض

باید احسانی چنان کردن که بعد از خرج راه
قرض خود بگزارم و بازم نباید کرد قرض
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قطعه شمارهٔ ۱۱۲
گوهر بعدی:قطعه شمارهٔ ۱۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.