۲۹۶ بار خوانده شده

قطعه شمارهٔ ۲۹

شاها یقین که مدح و ثنای تو برترست
زانها که در سواد دل و دفتر آمده است

شاها بیان حال مفصل نمی‌کنم
درد مفاصل است که گردم برآمدست

از درد جامه‌ای که به زانو همی رسد
زین جامه خانه بهره من چاکر بر آمدست

درد دل و جفای جهانم نبود بس
کم درد پای نیز کنون بر سر آمدست

حالم ز من مپرس که بهر عرض حال
برخاسته است درد و به زانو درآمدست

این بوده است مانع اگر زانکه چند روز
سلمان به آستان شما کمتر آمدست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قطعه شمارهٔ ۲۸
گوهر بعدی:قطعه شمارهٔ ۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.