۳۰۱ بار خوانده شده
کارها دارد دل من با لب جانان هنوز
دور حسنش راست اکنون اول دوران هنوز
در بهار حسنش از صد گل یکی نشکفته است
گرد گلزارش کنون بر میدهد ریحان هنوز
روزی از چوگان زلف دوست تابی دیدهام
لاجرم چون گوی میگردیم سرگردان هنوز
بر سر بازار عالم راز من در عشق تو
آشکار شد ولی من میکنم پنهان هنوز
همچنان سودای زلفت میدهد تشویش دل
همچنان خطت تصرف میکند در جان هنوز
خوردهام از دست عشقت سالها خون جگر
از نفس میآیدم چون نافه بوی جان هنوز
رهروان عشق در بیدای سودایت به سر
سالها رفتند و پیدا نیستش پایان هنوز
در بهای یک سر مویت دو عالم میدهم
گر بدین قیمت به دست آید، بود ارزان هنوز
نرگس رعنا، شبی در خواب چشمت دیده است
بر نمیدارد سر از شرم تو از بستان هنوز
بر سر کوی خودم دیروز نرمک با رقیب
گفت یعنی زنده است این سخت جان سلمان هنوز؟
دل ز دست دوست مینالد که از عشقش جهان
تنگ شد بر من کجایی ای دل نادان هنوز
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
دور حسنش راست اکنون اول دوران هنوز
در بهار حسنش از صد گل یکی نشکفته است
گرد گلزارش کنون بر میدهد ریحان هنوز
روزی از چوگان زلف دوست تابی دیدهام
لاجرم چون گوی میگردیم سرگردان هنوز
بر سر بازار عالم راز من در عشق تو
آشکار شد ولی من میکنم پنهان هنوز
همچنان سودای زلفت میدهد تشویش دل
همچنان خطت تصرف میکند در جان هنوز
خوردهام از دست عشقت سالها خون جگر
از نفس میآیدم چون نافه بوی جان هنوز
رهروان عشق در بیدای سودایت به سر
سالها رفتند و پیدا نیستش پایان هنوز
در بهای یک سر مویت دو عالم میدهم
گر بدین قیمت به دست آید، بود ارزان هنوز
نرگس رعنا، شبی در خواب چشمت دیده است
بر نمیدارد سر از شرم تو از بستان هنوز
بر سر کوی خودم دیروز نرمک با رقیب
گفت یعنی زنده است این سخت جان سلمان هنوز؟
دل ز دست دوست مینالد که از عشقش جهان
تنگ شد بر من کجایی ای دل نادان هنوز
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.