۳۲۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۹۶۰

هیچیم ما بخویش و نمودار ما توئی
ما صورتیم و معنی هشیار ما توئی

هم گوش و هم سماع توئی در سرو دماغ
هم چشم ما تو معنی دیدار ما توئی

هم تو زبان بیان تو تنطق تو میکنی
هم در دهان زبان تو و گفتار ما توئی

هم دست ما تو معنی نازش ز تست هم
هم پای ما تو قوت رفتار ما توئی

دیدار تست هر چه درآید بچشم ما
بیننده هم تو دیده و دیدار ما توئی

داعی تو و مجیب توئی در سؤال ما
گر دل شود غمین ز تو غمخوار ما توئی

هرکس بسوی سبزه و گلشن رود بسیر
ما را تو سیر سبزه و گلزار ما توئی

بازاریان بسود و زیان متاع در
سود و زیان ما تو و بازار ما توئی

عرض کمال بهر خریدار میکنند
ما عرض نقص کرده خریدار ما توئی

بنشسته در دکان ز پی کسب وکار خلق
دکان ما تو کسب تو و کار ما توئی

قومی بمیکده ز پی باده میروند
ما را محبتت می و خمار ما توئی

فیض از تو است و حاصل معنای شعر تو
اندیشها همه ز تو گفتار ما توئی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.