۳۲۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۷۵۵

یگره ز خانه مست برا ای نگار من
بگذر میان جمع و ردا در کنار من

تا در کنار چشم منی تازه و تری
مانا که آب میکشی ای گل ز خار من

در دام زلف پرشکن تست پای دل
گو غمزه دست رنجه مکن در شکار من

غنج و دلال و عشوه و ناز است کار تو
افتادگی و عجز و نیاز است من

از دیده‌ام رود برهت جویبار اشک
تو ننگری بناز سوی جویبار من

تا کی ز بزم وصل تو حرمان نصیب من
بر بی‌سعادتیست همانا مدار من

از فیض در میان نه اثر ماند و نه عین
یکدم در‌ آئی ار ز کرم در کنار من
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.