۳۸۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۵۲

با خیالت شور و مستی میکنم
در وصالت ترک هستی میکنم

از دو چشم مست تو خون میخورم
وز لب لعل تو مستی میکنم

زهر چشمی دارم نوش لبی
خستگی و تندرستی میکنم

مست میگردم چو پستم میکنی
سربلندیها ز پستی میکنم

در شب صول تو بندم زلها
فکر روز تنگدستی میکنم

گرچه عالی همتم در کار عشق
پیش بالای تو پستی میکنم

فیض دایم مست و هرگز می نخورد
از شرابت عشق مستی می‌کنم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.