۳۳۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۵۱

یا املی و بغیتی لیس هوای فی سواک
لیس سواک منیتی لیس هوای فی سواک

انت حبیب مهجتی انت طبیب علتی
انت شفاء لوعتی لیس هوای فی سواک

یار گرفته‌ام کسی چون تو ندیده‌ام کسی
غیر تو نیست مونسی لیس هوای فی سواک

فیک لقیت ما لقیت غیر رضاک ما رضیت
اختبرک کیف شئت لیس هوای فی سواک

حبک فی سریرتی نورک فی بصیرتی
سیر هواک سیرتی لیس هوای فی سواک

تسلمنی الی الهلاک لا و هواک ما اراک
ان هوای فی هواک لیس هوای فی سواک

گر بکشی زهی شرف ان لقاک فی التلف
تیغ بکش ولاتخف لیس هوای فی سواک

ما املی سوی لقاک ان ردای فی نواک
ان تلفی یکن رضاک لیس هوای فی سواک

فیض سواک ما هوی غیر لقاک ماهوی
غیر هواک ما هوی لیس هوای فی سواک
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.