۴۱۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۱۶۵

میرِ خَراباتْ تویی ای نِگار
وَزْ تو خَراباتْ چُنین‌ بی‌قَرار

جُمله خَراباتْ خَرابِ تواَند
جُمله اسرار زِ توست آشِکار

جانِ خَراباتی و عُمرِ عَزیز
هین که بِشُد عُمرْ چُنین هوشیار

جان و جهان جانِ مرا دست گیر
چَشمِ جهان حَرفِ مرا گوش دار

خاکِ کَفَت چَشمِ مرا توتیاست
وَعده تو گوشِ مرا گوش وار

خَمْرِ کُهَن بر سَرِ عُشّاق ریز
صورتِ نو در دلِ مَستانْ نِگار

ساغَرِ بازیچه فانی بِبَر
ساغَرِ مَردانه ما را بیار

آتشِ میْ بر سَرِ پَرهیز ریز
وایْ بَران زاهِدِ پَرهیزگار

حقْ چو شَرابِ اَزَلی دَردَهَد
مَرد خورَد باده حَقْ مَردوار

پَروَرِشِ جانْ به سَقاهُم بُوَد
از میْ و از ساغَرِ پَروردگار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.