۳۴۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۱۶۴

خَلْق را زیرِ گُنبَدِ دَوّار
چَشم‌ها کور و دیدنی بسیار

جورِ او کَش از آن که شورشِ دل
نورِ چَشم است یا اولوالاَبْصار

بر دو دیده نَهَم غَمَت کین دَرد
دارویِ خاصِ خُسروی‌ست بِبار

باغِ جانْ خوش زِ سنگْ باران است
ما نخواهیم قَطره سنگْ بِبار

شَمسِ تبریز گوهرِ عشق است
گوهرِ عشق را تو خوار مَدار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۶۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.