۳۴۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۷

بیمار زارم انت الطبیب
درد تو دارم انت الحبیب

از تست دردم گرد تو گردم
درمان من کن انت الطبیب

بر تو عیانست سوز نهانم
بر سر و اعلان انت الرقیب

هر سو کنم رو باشی تو آن سو
با هر من و او انت القریب

آمد رهی شیء للهی
بهر بهی انت المجیب

آمد بر تو خاک در تو
باجرم بی حد انت الحسیب

هم چشم گریان هم دل پشیمان
ترسان و لرزان انت المهیب

فیضست و عجزی بر درگه تو
یا قابل التوب یا استثیب

اغفر ذنوبی و استر عیوبی
انی انیب یا مستجیب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.