۲۹۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۱۰۳

رفتم آن جا مَست و گفتم ای نِگار
چون مرا دیوانه کردی گوش دار

گفت بِنْگر گوشِ من در حَلقه‌‌یی‌ست
بَسته آن حَلْقه شو چون گوشوار

زود بُردم دستْ سویِ حَلْقه اش
دست بر من زد که دست از من بِدار

اَنْدرین حَلْقه تو آن گَهْ رَهْ بَری
کَزْ صَفا دُرّی شوی تو شاهوار

حَلْقه زَرّین من وان گَهْ شَبَهْ
کِی رَوَد بر چَرخْ عیسی با حِمار؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.