۵۵۷ بار خوانده شده

در مناجات

پادشاها جرم ما را در گذار
ما گنه کاریم و تو آمرزگار

تو نکوکاری و ما بد کرده‌ایم
جرم بی‌پایان و بیحد کرده‌ایم

سالها در فسق و عصیان گشته‌ایم
آخر از کرده پشیمان گشته‌ایم

روز و شب اندر معاصی بوده‌ایم
غافل از یؤخذ نواصی بوده‌ایم

دایما در بند عصیان بوده‌ایم
هم قرین نفس و شیطان بوده‌ایم

بی گنه نگذشته بر ما ساعتی
با حضور دل نکرده طاعتی

بر درآمد بندهٔ بگریخته
آب روی خود بعصیان ریخته

مغفرت دارد امید از لطف تو
زانکه خود فرمودهٔ لاتقنطوا

بحر الطاف تو بی پایان بود
ناامید از رحمتت شیطان بود

نفس و شیطان زد کریما راه من
رحمتت باشد شفاعت خواه من

چشم دارم کز گنه پاکم کنی
پیش از آن کاندر جهان خاکم کنی

اندر آن دم کز بدن جانم بری
از جهان با نور ایمانم بری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:در فضیلت ائمۀ دین
گوهر بعدی:در بیان مخالفت نفس اماره
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.