۷۸۴ بار خوانده شده

الحكایة و التمثیل

سائلی پرسید از آن شوریده حال
گفت اگر نام مهین ذوالجلال

میشناسی بازگوی ای مرد نیک
گفت نانست این بنتوان گفت لیک

مرد گفتش احمقی و بی قرار
کی بود نام مهین نان شرم دار

گفت در قحط نشابور ای عجب
میگذشتم گرسنه چل روز و شب

نه شنودم هیچ جا بانگ نماز
نه دری بر هیچ مسجد بود باز

من بدانستم که نان نام مهینست
نقطهٔ جمعیت و بنیاد دینست

از پی نان نیستت چون سگ قرار
حق چو رزقت میدهد توحق گزار

حق چو رزقت داد و کارت کرد راست
تو بخور وز کس مپرس این از کجاست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.