۳۴۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۰۶۴

مُطربا در پیشِ شاهانْ چون شُده‌ستی پَرده دار
بَرمَدار اَنْدَر غَزَل جُز پَرده‌های شاهْوار

بَندگانْشانْ دِلْخوشان و بَندگی‌شان بی‌نِشان
خوان‌هاشانْ بی‌خَمیر و باده‌هاشانْ بی‌خُمار

دیده بینایِ مُطْلَق در میانِ خَلْق و حَق
از همه خَلْقَش گُزیر و بر همه فَرمانْ گُزار

هَمچو خورْ عالَم فُروز و هَمچو گَردونْ سَرفَراز
هم کلیدِ هشت جَنَّت هم بُرون از پنج و چار

سَجده آرَد پیشِ ایشان بانماز و بی‌نماز
پیشِ ایشان سَبز گردد شوره خاک و سَبزه زار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۶۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.