۲۲۰ بار خوانده شده

الحكایة و التمثیل

کردروزی چند سارخگی قرار
بر درختی بس قوی یعنی چنار

چون سفر را کرد آخر کار راست
از چنار کوه پیکر عذر خواست

گفت زحمت دادمت بسیار من
زحمتی ندهم دگر این بار من

مهر برداشت از زفان حالی چنار
گفت خود را بیش ازین رنجه مدار

فارغم از آمدن وز رفتنت
نیست جز بیهوده درهم گفتنت

زانکه گرچون تو درآید صد هزار
یک دمم با آن نباشد هیچ کار

خواه بامن صبر کن خواهی مکن
تو که بای تا ز من گوئی سخن

لیک اگر از عجز آئی پیش در
زانچه میجوئی بیابی بیشتر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.