۲۳۴ بار خوانده شده

الحكایة و التمثیل

خواجهٔ اکافی آن برهان دین
گفت سنجر را که ای سلطان دین

واجبم آید بتو دادن زکات
زانکه تو درویش حالی در حیات

گر ترا ملک وزری هست این زمان
هست آن جمله ازان مردمان

کردهٔ از خلق حاصل آن همه
بر تو واجب میشود تا وان همه

چون از آن خود نبودت هیچ چیز
زین همه منصب چه سودت هیچ نیز

از همه کس گر چه داری بیشتر
میندانم کس ز تو درویشتر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.