۲۲۱ بار خوانده شده

الحكایة و التمثیل

باغبانی سه خیار آورد خرد
تحفه را پیش نظام الملک برد

خورد یک نوباوه را حالی نظام
پس دوم خورد و سوم هم شد تمام

بودش از هر سوی بسیار از کبار
او نداد البته کس را زان خیار

باغبان راداد سی دینار زر
مرد خدمت کرد و بیرون شد بدر

پس زفان بگشاد در مجمع نظام
گفت خوردم این سه نوباوه تمام

پس ندادم هیچکس را از کبار
زانکه هر سه تلخ افتاد آن خیار

میبترسیدم که گر گوید کسی
آن جگر خسته برنجد زان بسی

خوردم آن تنها و برخویش آمدم
یک زمان من نیز درویش آمدم

پیشوایانی که سر افراشتند
پیش ازین یارب چه رحمت داشتند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.