۳۳۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۰۰۹

طارَتِ الکُتبُ الکِرامُ مِن کِرام یا عِباد
ایقِظُوا مِن غفله ثُم انشُرُوا لِلاِجتِهاد

جاءَ نا میزانُنا کَی نَختَبر اَوزانَنا
رَبَّنا اصلِح شَانَنا اَوجُد به عَفوٍ یا جَواد

اِضحَکُوا بَعدَ البُکاءِ نعُمَ هذا المُشتَکی
قد خَرَجتُم مِن حِجابٍ و انتَبَهتُم مِن رُقاد

پارسی گوییم شاها آگهی خود از فُواد
ماهِ تو تابنده باد و دولَتَت پاینده باد

هر مَلولی که تو را دید و خوش و تازه نَشُد
آبِ و نانَش تیره باد و آتشَش بادا رَماد

خوابناکی که صَباحَت دید وز جا بَرنَجَست
چَشمِ بَختَش خُفته بادا تا اِلی یومِ المَعاد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۰۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.