۲۵۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷

شمع آمد و گفت: آمده جانم به لب است
باکشتن روزم این همه سوز شب است

زین آتش تیز در عجب ماندهام
تا اشک چگونه مینسوزد عجب است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.