۲۳۱ بار خوانده شده
گفتم: شمعا! چند گدازی مگداز
گفتا: تو خبر نداری از پردهٔ راز
چون نگدازد کسی که او را همه شب
بر سر دو موکل بود از آتش و گاز
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
گفتا: تو خبر نداری از پردهٔ راز
چون نگدازد کسی که او را همه شب
بر سر دو موکل بود از آتش و گاز
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.