۲۵۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸

ای شب تو طریقِ زلفِ جانان داری
یعنی نتوان گفت که پایان داری

ای صبح مرا جان به لب آمد امشب
آخر نَفَسی بزن اگر جان داری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.