۲۳۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۱

دوشش دیدم چو زلف خود در تابی
میشد چو مرا بدید در غرقابی

گفتا که برِ تو خواهم آمد فردا
گفتم:‌اگر امشبم ببینی خوابی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.