۲۷۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳

دوش آمد و دل ازو کبابی میگشت
تا باده به کف کرد و خرابی میگشت

در سینهٔ جانم فلکی گردان کرد
پس گردِ فلک چو آفتابی میگشت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.