۲۲۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۱

شد عقل ز دست و سخت مضطر افتاد
تا موی چو سیم و روی چون زر افتاد

عمری که ز سر غرور سودا پختم
امروز مرا چو کفک با سر افتاد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.