۲۱۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۵

یک دم دل محنت کشم آسوده نشد
تا خون دلم ز دیده پالوده نشد

سودای جهان، که هر زمان بیشترست،
ای بس که بپیمودم و پیموده نشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.