۲۵۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۸

در عشق نماند عقل و تمییز که بود
کلی دل و جان بسوخت آن نیز که بود

چون پرتو آفتاب از پرده بتافت
ناپیدا شد چو ذرّه هر چیز که بود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.