۳۳۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۷۶۸

چَمَنی که جُمله گُل‌ها به پناهِ او گُریزد
که دَرو خَزان نباشد که دَرو گُلی نریزد

شَجَری خوش و خُرامان به میانهٔ بیابان
که کسی به سایهٔ او چو بِخُفت مَست خیزد

فَلَکی چو آسْمان‌ها که بِدوست قَصدِ جان‌ها
که زُحَل نَیارَد آن جا که به زُهره بَرسِتیزد

گُهَریْ لَطیفْ کانی به مکانِ لامَکانی
به وِیْ است اشارتِ دل چو دو دیده اشک بیزَد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۶۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.