۲۳۸ بار خوانده شده

آمدن مرغان بدیوان و دیدن ایشان بلبل را و از هیبت او خاموش شدن ایشان را

به دیوان آمدند مرغان چو دیوان
همی کردند پر از آشوب دیوان

چو بلبل را بدیدند لال گشتند
در آن حالت همه از حال گشتند

سلیمان گفت بلبل را کجائی
چرا در معرض مرغان نیایی

چرا خاموش گشتی ای سخندان
ز لعل خود بر افشان دُرّ و مرجان

زبان بگشای و شرح حال برگوی
سراسر قصهٔ اقوال برگوی

چو مرغان آمدند اکنون بداور
چه داری حجت قاطع بیاور
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:پاسخ دادن گربه موش را وندامت کردن موش از افعال خود و راضی شدن به قضا
گوهر بعدی:جواب دادن بلبل سلیمان(ع) را که هر مرغ لائق اسرار توحید نیست
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.