۲۵۰ بار خوانده شده

(۱۰) حکایت ابلیس

کسی پرسید از ابلیس کای شوم
چو ملعونی خویشت گشت معلوم

چرا لعنت چنین در جان نهادی
چو گنجی در دلش پنهان نهادی

چنین گفت او که لعنت تیر شاهست
ولی اوّل نظر بر جایگاهست

نظر باید در اول بر نشانه
که تا تیر از کمان گردد روانه

تو این ساعت ازان تیری خبردار
نظر گر چشم داری بر نظر دار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:(۹) سؤال کردن مردی از مجنون
گوهر بعدی:(۱۱) حکایت سلطان محمود و آرزو خواستن بزرگان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.