۳۳۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۹۰

ای عشق که جُمله از تو شادند
وَزْ نورِ تو عاشقانْ بِزادند

تو پادشَهیّ و جُمله عُشّاق
هم رَنگِ تو پادشَه نِژادند

هر کَس که سَریّ و دیده‌یی داشت
دیدند تو را سَری نَهادند

خورشید توییّ و ذَرّه از توست
وان نورْ به نورْ باز دادند

چون بویِ عِنایَتِ تو باشد
زالان همه رُستَمِ جِهادند

چون از بَرِ تو مَدَد نباشد
گَر حَمْزه و رُستَمَنْد بادند

ای دل بَرجِه که ماه رویان
از پَردهٔ غَیبْ رو گُشادند

مَسْتَند و طَریقِ خانه دانند
زیرا که نه مَستْ از فَسادند

تا عشقْ زیَد زیَنْد ایشان
تا یاد بُوَد همه به یادند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.