۹۲۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۶۳

تویی نَقْشی که جان‌ها بَرنَتابَد
که قَندِ تو دَهان‌ها بَرنَتابَد

جهانْ گرچه که صد رو در تو دارد
جَمالَت را جهان‌ها بَرنَتابَد

رَوان گشتند جان‌ها سویِ عشقت
که با عشقَتْ رَوان‌ها بَرنَتابَد

درونِ دلْ نَهان نَقْشی‌ست از تو
که لُطْفَش را نَهان‌ها بَرنَتابَد

چو خَلْوَتگاهِ جانْ آیی خَمُش کُن
که آن خَلْوَت زبان‌ها بَرنَتابَد

بَد و نیک اَرْ بِبینی نیک نَبْوَد
از آن بُگْذَر کَزان‌ها بَرنَتابَد

بگو تو نامِ شَمسُ الدّینِ تبریز
که نامَش را نشان‌ها بَرنَتابَد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۶۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.