۴۹۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۳۰

گَر دیو و پَری حارِس با تیغ و سِپَر باشد
چون حُکْمِ خدا آید آن زیر و زَبَر باشد

بر هر چه اُمیدَسْتَت کِی گیرد او دَستَت
بر شکلِ عَصا آید وان مارِ دو سَر باشد

وان غُصّه که می‌گویی آن چاره نکردم دی
هر چاره که پِنْداری آن نیز غَرَر باشد

خودکرده شِمُر آن را چه خیزد از آن سودا
اَنْدَر پِیِ صد چون آن صد دامِ دِگَر باشد

آن چاره هَمی‌کردم آن مات نمی‌آمد
آن چارهٔ لَنْگَت را آخِر چه اثر باشد؟

از ماتْ تو قوتی کُن یاقوتْ شو او را تو
تا او تو شوی تو او این حِصْن و مَفَر باشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۲۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.