۳۴۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۸۴

یکی گولی هَمی‌خواهم که در دِلْبَر نَظَر دارد
نمی‌خواهم هُنرمندی که دیده در هُنر دارد

دلی همچون صَدَف خواهم که در جانْ گیرد آن گوهر
دلِ سنگین نمی‌خواهم که پِنْدارَد گُهَر دارد

زِ خودبینی جُدا گشته پُر از عشقِ خدا گشته
زِ مالش‌هایِ غمْ غافل به مالَنْده عَبَر دارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۸۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.