۲۸۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۱۸

نَفْسی بِهَوَی الْحَبیبِ فارَتْ
لَمّا رَاَتِ الْکُؤُسَ دارَتْ

مَدَّتْ یَدَها اِلیٰ رَحیقٍ
وَ النَّفْسُ بِنُورِهِ اسْتَنارَتْ

لَمّا شَرِبَتْهُ نَفْسُ وِتْرًا
خَفَّتْ وَ تَصاعَدَتْ وَ طارَتْ

لاقَتْ قَمرًا اِذا تَجَلّیٰ
اَلشَّمسُ مِنَ الْحَیا تَوارَتْ

جادَتْ بِالرّوحِ حینَ لاقَتْ
لا اِلْتَفَتَتْ وَ لا اسْتَشارَتْ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.