۲۶۲ بار خوانده شده

رباعی شمارهٔ ۱۸۹۷

شب رفت و دلت نگشت سیر، ای ایچی
دست تو اگر نگیرد آن مه هیچی

خفتند حریفان همه چاره‌ات اینست
کاندر می لعل و در سر خود پیچی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۱۸۹۶
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۱۸۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.