۲۸۰ بار خوانده شده

رباعی شمارهٔ ۱۸۷۶

دوش آمد آن خیال تو رهگذری
گفتم بر ما باش ز صاحب نظری

تا صبح دو چشم من بگفتش بتری
مهمان منی به آب چندانکه خوری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۱۸۷۵
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۱۸۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.