۳۹۳ بار خوانده شده

رباعی شمارهٔ ۱۸۵۲

در بادیهٔ عشق تو کردم سفری
تا بو که بیایم ز وصالت خبری

در هر منزل که می‌نهادم قدمی
افکنده تنی دیدم و افتاده سری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۱۸۵۱
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۱۸۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.