۲۸۷ بار خوانده شده

رباعی شمارهٔ ۱۸۲۵

جان در ره ما بباز اگر مرد دلی
ورنی سر خویش گیر کز ما بحلی

این ملک کسی نیافت از تنگ دلی
حق می‌طلبی و مانده در آب و گلی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۱۸۲۴
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۱۸۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.