۲۴۶ بار خوانده شده
عشق آمد و گفت تا بر او باشم
رخسارهٔ عقل و روح را بخراشم
میامد و من همی شدم تا اکنون
این بار نیامدم که آنجا باشم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
رخسارهٔ عقل و روح را بخراشم
میامد و من همی شدم تا اکنون
این بار نیامدم که آنجا باشم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۱۲۶۰
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۱۲۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.