۲۸۷ بار خوانده شده

رباعی شمارهٔ ۸۹۱

چون دید رخ زرد من آن شهره نگار
گفتا که دگر به وصلم امید مدار

زیرا که تو ضد ما شدی در دیدار
تو رنگ خزان داری و من رنگ بهار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۸۹۰
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۸۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.