۵۱۶ بار خوانده شده
شب چون دل عاشقان پر از سودا شد
از چشم بد و نیک جهان تنها شد
با خون دلم چون سفر پنهانی
گویند اشارتی که وقت آنها شد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
از چشم بد و نیک جهان تنها شد
با خون دلم چون سفر پنهانی
گویند اشارتی که وقت آنها شد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۷۴۱
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۷۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.