۳۲۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۶۰

اَیا ساقی توی قاضیِّ حاجات
شرابی دِهْ که آرَد در مُراعات

چُنان گشتم زِ مَستیّ و خَرابی
که نَشْناسَم اشارات از عِبارات

پدر بر خُمِّ خَمْرَم وَقْف کرده‌ست
سَبیلم کرد مادر بر خَرابات

دو گوشم بَست یزدان تا رَهیدَم
زِ حالِ دیّ و فردا و خُرافات

دگرگون است کویِ اَهْلِ تَمْییز
که آن جا رَسْم، طاعات است و زَلّات

دَرین کو کَدخُدا شاهی‌ست باقی
فرو روبیده این کو را زِ آفات
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.