۲۹۶ بار خوانده شده

رباعی شمارهٔ ۴۳۸

شب نیست دلا که از غمش خون نشوی
وز دیده به جای اشک بیرون نشوی

چون نیست امید آنکه بر گردد کار
ای دل پس کار خویشتن چون نشوی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۴۳۷
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۴۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.