۲۹۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۵۹ - در مذمت کسی گفته

ز جنس مردمان مشمار خود را
گرت یزدان زری دادست و زوری

هنر باید چه روباهی چه شیری
خرد باید چه قارونی چه عوری

ز خشم غالب و از حرص با برگ
همین دارند هر ماری و موری

ز اسب و تخت تو رشکم نیاید
نه من همچون توام کری و کوری

چه رشک آید از آن چیزم که گردون
اگر پیش آردت تلخی و شوری

از این داغی بماند یا دریغی
وزان دودی برآید از تنوری

چو بر تختی جمادی بر جمادی
چو بر اسبی ستوری بر ستوری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۸ - در تقاضا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۰ - حسب حال
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.