۳۰۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۲۸ - از لالابک تقاضایی کند

ای جهان را دفین به دست تو در
چون معادن هزار سرمایه

دولتت را دوام همخانه
مدتت را زمانه همسایه

گردن و گوش آفرینش را
رسمهای تو گشته پیرایه

جود را پروریده همت تو
راست چونان که طفل را دایه

ملکی در محاسن و اخلاق
زان نداری محاسن و خایه

آفتابی و در مراتب جاه
آفتابت فروترین پایه

چیست کز تابش تو در نورند
همه آفاق و بنده در سایه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲۷ - در نصیحت نفس خود
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۹ - شراب خواهد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.